زندگی

عشق وغم

زندگی

عشق وغم

دخترودریا

دختر کنارپنجره تنها نشست وگفت

ای دختر بهار حسد می برم به تو

عطر و گل وترانه و سر مستی ترا

با هر چه طالبی بخدا می خرم ز تو

بر شاخ نوجوان درختی شکوفه ای

با ناز میگشود دو چشمان بسته را

میشست کاکلی به لب آب نقره فام

آن بالهای نازک زیبای خسته را

خورشید خنده کرد و ز امواج خنده اش

بر چهر روز روشنی دلکشی دوید

موجی سبک خزید و نسیمی به گوش او

رازی سرود و موج بنرمی از او رمید

خندیدباغبان که سرانجام شد بهار

دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم

دختر شنیدو گفت چه حاصل از این بهار

ای بس بهارها که بهاری نداشتم

خورشیدتشنه کام درآن سوی آسمان

گویی میان مجمری از خون نشسته بود

می رفت روز وخیره در اندیشه ای غریب

  دختر کنار پنجره محزون نشسته بود 

                           فروغ فرخزاد

 

اجازه

اجازه هست عشق تورو تو کوچه‌ها داد بزنم؟

رو پشت بوم خونه‌ها اسـمـتو فـریاد بزنم

اجازه هست مردم شهر قصه مارو بدونن؟

اسم منو، عشق تورو توی کتاب‌ها بخونن

اجازه هست که قلبمو برات چراغونیش کنم؟

پیـش نگاه عـاشقت چـشمـهامو قربونیش کنم

اجازه میدی تا ابد سر بزارم رو شونه‌هـات؟

روزی هزارو صد دفعه بگم که می‌میرم برات

اجازه میـدی که بگم حرف عاشـقانه‌هام تویی؟

دلیل زنـده بـودنم، همه ترانـه‌هام تویی

اجازه دارم به همه بـگم که تو مال منی؟

ستاره‌هـا، اینـو میـگـن کـه تو اقبال منی

اجازه هست جار بزنم بگم چقدر دوست دارم؟

بگم می‌خـواهم بخـاطرت سـر به بیابون بذارم

اجازه تو دست تو، اجازه من دست تو

خنده من، خنده تو....

ردپای خدا

یک شب مردی خواب عجیبی دید.او خواب دید دارد در کنار ساحل همراه با خدا قدم میزند. روی اسمان صحنه هایی از زندگی او صف کشیده بودند. در همه ان صحنه ها دو ردیف رد پا روی شن ها دیده می شد که یکی از انها به او تعلق داشت و دیگری متعلق به خدا بود. هنگامی که اخرین صحنه جلوی چشمانش امد،دید که ...

بیشتر از یک جفت رد پا دیده نمیشود. او متوجه شد که اتفاقا در این صحنه،سخت ترین دوره زندگی او را از سر گذرانده است.این موضوع، او را ناراحت کرد و به خدا گفت:خدایا تو به من گفتی که در تمام طول این راه را با من خواهی بود،ولی حالا متوجه شدم که در سخت ترین دوره زندگیم فقط یک جفت رد پا دیده می شود. سر در نمی اورم که چطور در لحظه ای که به تو احتیاج داشتم تنهایم گذاشتی.خداوند جواب داد، من تو را دوست دارم و هرگز ترکت نخواهم کرد.دوره امتحان و رنج،یعنی همان دوره ای که فقط یک جفت رد پا را میبینی زمانی است که من تو را در آغوش گرفته بودم.

بیوگرافی گوگوش+عکس

نام:  گوگوش (فائقه آتشین)

 تاریخ تولد: 18 بهمن 1331

 دختر صابر آتشین (بازیگر)

 همسر سابق بهروز وثوقی (بازیگر)

 همسر مسعود کیمیایی (کارگردان)

 دارای یک فرزند به نام کامبیز

 دارای مدرک تحصیلی متوسطه

 فعالیت هنری با عملیات آکروباسی (1334)

 فعالیت هنری با خوانندگی (1338)

 شروع فعالیت در سینما با بازی در فیلم بیم و امید

 شروع مجدد خوانندگی پس از وقفه ای طولانی در سال 1379 (کانادا)

 خانم فائقه آتشین "گوگوش" در 18 بهمن 1331شمسی مطابق با 7 فوریه 1951 میلادی (و به نقلی دیگر در سال 1328شمسی ) در خیابان سرچشمه در جنوب تهران متولد شد.
 برخی نوشته اند که پدر او صابر و مادرش فائزه از آذربایجانی هایی بودند که از شوروی سابق مهاجرت کرده بودند اما برخی می گویند پدر او اهل سراب تبریز بود که به تهران آمد و ساکن شد.

 "گوگوش"کلمه ای است ارمنی و نام مرد است می گویند وقتی گوگوش خیلی کوچک بود یک حانواده ارمنی همسایه آنها بودند که پسری به نام گوگوش داشتند .خانم آتشین ،"گوگوش" از این نام خوشش آمد و به عنوان نام هنری خود انتخاب کرد.

 گوگوش : "پدرم صد در صد در زندگی من تاثیر مستقیم گذاشت. او بود که تصمیم گرفت دختر سه سالشو بذاره روی صحنه و به عنوان پارتنر آکروبات بازی خودش انتخاب کنه قبل از اینکه روی صحنه منو بذاره آواز بخونم."

 خوانندگی گوگوش دچار وقفه شد و در سال 1379او دوباره در کانادا خوانندگی کرد.
هنوز بخش مهمی از زندگی هنری گوگوش ناگفته باقی مانده و آن سبک و نقش او در موسیقی و خوانندگی است و تاثیری که بردلها گذاشت.

 مرحوم محی الدین عالم پور نویسنده کتاب "روزگار تلخ و شیرین گوگوش": "گوگوش خدمتش را در راه هنر انجام داد خیلی صادقانه از ته دل و صمیمانه و بدون ریا.او مکتب هنری ویژه خود را ایجاد کرد تکمیل نمود زیرا از سه سالگی روی صحنه بود آواز خواند نقش آفرید و روح مردم را با صدای دلنشینش نوازش داد و به دل و دیده مردم نشست.سعادت خودش وبهترین سالهای زندگی اش را برای هنر قربانی کردو به قله مقصود رسید بلی رسید و اکنون باید در این قله پیروزی جاودان بماند"

 آفای محمود خوشنام کارشناس موسیقی: "گوگوش به یقین چهره ی استثنائی موسیقی پاپ ایران است. او تنها صدای خوش ندارد. دریافت شعر و آهنگ و تفسیر سازگار آن ها از مهارت های ویژه ی او است. به جرات می توان گفت که در طی 40 سالی که از حضور او بر صحنه ی مو سیقی پاپ ایران می گذردتای همسنگی پیدا نکرده است. آن ها نیز که از او تقلید کرده اند در همان حد مقلد باقی مانده اند!"

بیم و امید (1339)

گدایان تهران (1345)

ستاره هفت آسمون (1347)

سه دیوانه (1347)

پنجره (1349)

احساس داغ (1350)

بی تا (1351)

ممل آمریکایی (1353)

شب غریبان (1354)

همسفر (1354)

ماه عسل (1355)

نازنین (1355)

در امتداد شب (1356)

امشب اشکی می ریزد (1357