مورچه ای را عقد سنجاقکی کردم
شاهدش خدا
می دانی چه شد؟
مورچه ی زمینی
هوایی بالهای دست نایافتنی سنجاقک
سنجاقک آسمانی زمین گیر قلب کوچک مورچه
پس سوگند یاد کردم زین پس
هیچ زمین و آسمانی را به هم ندوزم
تا دو بیگانه را به عقد هم در آورم
دریا و آسمان دو خط موازی اند
بر ساحل اگر بایستی
تنها سراب بوسیدنشان را خواهی دید
در دوردستی دروغین
و الا زمین را چه به آسمان