دختری از پسری پرسید : آیا من نیز چون ماه زیبایم ؟
پسر گفت : نه ، نیستی
دختر با نگاهی مضطرب پرسید : آیا حاضری تکه ای از قلبت را تا ابد به من بدهی ؟
پسر خندید و گفت : نه ، نمیدهم
دختر با گریه پرسید : آیا در هنگام جدایی گریه خواهی کرد ؟
پسر دوباره گفت : نه ، نمیکنم
دختر با دلی شکسته از جا بلند شد در حالی که قطره های الماس اشک چشمانش را نوازش
میکرد ، پسر اما دست دختر را گرفت ، در چشمانش خیره شد و گفت :تو به انداره ی ماه زیبا نیستی بلکه بسیار زیباتر از آن هستی
من تمام قلبم را تا ابد به تو خواهم داد نه تکه ای کوچک از آن را
و اگر از من جدا شوی من گریه نخواهم کرد بلکه خواهم مرد
سلام چه ترسناک یود
پسرها زبون بازند .. اگه یه گشتی توی وبم بزنی خودت متوجه میشی ... پسرها ممکنه در یه مقطعی برای دختری پول خرج کنند .. اما قلب و ماه و .. همه اش بهونه ست تا قاپ دختره رو بدزدند ... ببین کی بهت گفتم!!
سلام دوست خوبم.
مرسی از لطفی که دارید ...
هر جا هستید موفق باشید